ღ♥ღرویای خیسღ♥ღ
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
مثل وقتی که عاشقت شدم می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود . یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن ... ! وقتی پیش همیم قدر باهم بودنو نمیدونیم، وقتی دوری میشه فهمید اونی که رفته چقد از وجودتو کنده و با خودش برده چقدرشو برا خودت باقی گذاشته ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺳﺮﺵ ﺷﻠﻮﻍ ﻧﯿﺴﺖ... ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺑﻪ " ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﻫﺎ " ﺩﺍﺭﺩ.. اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمی کنی حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمی کنی دلتنگ تر میشم ولی نشنیده میگیری منو هنوز همه حال تورواز من فقط میپرسن و ♫♫♫ با اینکه با من نیستی دیوونه میشم از غمت اصلا نمیخوام بشنوم که اشتباه گرفتمت داشتن تو کوتاه بود اما همونم کم نبود گذشته بودم از همه هیچکس به غیر تو نبود ♫♫♫ حقیقتو میدونی ازم دفاع نمیکنی کنار تو میمیرمو تو اعتنا نمیکینی مردم تورو از چشم من امشب تماشا میکنن فردا غریبه ها منو پیش تو پیدا میکنن کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری به روم نیارم که چقد میخوام که از پیشم نری هر بار با شنیدن صدای توآروم شدم حتی واسه رفتنت پیش همه محکوم شدم "آنـه" تـکرآر غـریــآنهـ ی روزهـآیتـ چـگونهـ گـذشـتـ؟وقـتیـ روشنـیـ چشـمهـآیتـ در پـشـتـ پـردهـ هـآیـ مـهـ آلـود انــدوهـ پـنهـآنـ بـودبـآمـنـ بـگـو از لـحظـهـ لـحظـهـ هـآیـ مبـهـمـ کــودکــیتـ از تــنهـآییـ مــعــصــومــآنـهـ یـ دسـتـهـآیت ـآیـآ میـ دآنیـ کـهـ در هجــومـ درد هـآ و غــمـ هـآی تـو در گــیر و دآر مــلــآلـ آور دورآنـ زنـــدگـــیت ـحقــیقــتـ زلـــآلــیـ دریــآچــهـ یـ نقــرهــ ایـ نــهــفـــتهـ بـــود" آنــه" اکـــنونـ آمـدهـ امـ تــآ دستــ هــآیـتـ رآبـهـ پنـــجهــ یـ طــلــآییـ خـورشـید دوستــیـ بسپـــآریـ در آبیـ بیــکرآنـ مــهربـآنیـ هــآ بـــهـ پــروآز درآیـــیـــو ایـــنکــ " آنــه" شـــکفـــتــنـ و سبـــز شــدنـ در انتـــظــآر تـوســـتــ... در انتـــظــآر تـوســتــ کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم که به کســـی بـــرنخـــورد ..!! گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ... ؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی .... رسم "زندگـــــی" این است همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست. این روزها من گاهی اوقات یک کفش یا جوراب گلی خاطراتی را برات زنده میکنه که هیچ وقت دلت نمیخواد تمیزشون کنی...! سختی تنهایی رو وقتی فهمیدم که مترسک به کلاغ گفت : هرچقدر میخوای نوکم بزن ولی تنهام نزار دنياي عجيبي است؛ وقتي مي خواهي گريه کني، شانه اي نداري تا سر بر آن گذاري و غم دلت را زار زار اشک بريزي و وقتي شانه اي براي گريستن داري ديگر اشکي براي ريختن نداري، و نه حتي نيازي به ريختن اشک ....! خدا جون میشه یواشکی بهم بگی .... اونی که ازش بی خبرم چه حالی داره...؟ دورا دور عاشقت شدم گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود!درست می شود! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!! تویی که الان دلت واسه یه بی معرفت تنگه . . . روزی به تمام این بی قراری ها می خندی
یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.
مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.
و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
اینجا زمین است
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکندد.........
دورا دور نگرانت بودم
دورا دور عشق ورزیدم
و حال....
عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور می بینم
و از همین دورا دور می میرم !
و ساده از کنارشان می گذری"
این قشنگترین دروغی ست
که دیگران
برای آرام کردنت به تو می گویند...!
طراح : صـ♥ـدفــ |